یه وقتایی چنان غر میزنم که خودمم از خودم بدم میاد...
دراز می کشم و زل میزنم به سقف...
بعد میگم خدایا...چرا همچین می کنی؟
یه عالمه سوالم ازش میپرسم و خودمم جواب های عاقلانه ای بهش میدم...
بعد کلی ذوق می کنم و میگم خدایا ممنون که اینقد دوسم داری...
بعد راحت میگیرم میخوابم...
کلا غر زدن تو ذاتمه...